نفسم بند نفسهای کسی هست که نیست؛ احسان کمال
جمعه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۷، ۰۴:۲۴ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
نفسم بند نفسهای کسی هست که نیست
بیگمان در دل من جای کسی هست که نیست
غرق رویای خودش پشت همین پنجرهها
شاعری محو تماشای کسی هست که نیست
در خیالم وسط شعر، کسی هست که هست
شعر آبستن رویای کسی هست که نیست
کوچه در کوچه به دستان تو عادت میکرد
شهری از خاطره منهای کسی هست که نیست
مثل هر روز نشستم سر میزی که فقط
خستگیهای من و چای کسی هست که نیست
زیر باران دو نفر، کوچه، به هم خیره شدن
مرگ این خاطرهها پای کسی هست که نیست
احسان کمال