هر زمانى به میان حرف قمر مىآید؛ حضرت امالبنین (س)؛ علی صالحی
بسمالله الرحمن الرحیم
هر زمانى به میان حرف قمر مىآید
پرتو مهر تو اول به نظر مىآید
پرورشدادن مردى به بلنداى ادب
فقط از عهدهی دامان تو بر مىآید
با وجود پسرانى که همه آقایند
به تو این امّبنینى چه قدر مىآید
اجر یک عمر کنیز حسنینبودن توست
فاطمه بر سر عباس اگر مىآید
هر کجا صحبت آب است دلت مىسوزد
جاى اشک از نگهت خون جگر مىآید
اى میاندار بقیع! آه بکش داد بزن
از صداى تو صداى همه در مىآید
لحظهی آمدن قافله دیدى که فقط
از پسرهاى تو یک قطعه سپر مىآید
این همه مدّت از آن روز گذشتهَست و هنوز
دست تو پیش سکینه به کمر مىآید
بس کن این قدر خجالت نکش از روى رباب
این چنین مىکنى عباس مگر مىآید
آخ... شرمنده اگر حرف ابالفضلت شد
جز حسین از تو مگر حرف دگر مىآید
هر چه آن روز بشیر از پسرانت مىگفت
باز گفتى ز حسینم چه خبر؟ مىآید؟
علی صالحی
* منبع: صفحهی اینستاگرام شاعر