هر کسی کو دور ماند از اصل خویش ...
چهارشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۸۴، ۰۷:۵۴ ق.ظ
آن کیمیا که می طلبی یار یکدل است دردا که هیچ گه نتوان یافت ، آرزوست ( پروین اعتصامی ) جلوه فرهاد بین کز غیرت آن خسروان نام خود نقش نگین لعل شیرین کرده اند ( امیر خسرو دهلوی ) ... الهی الهی به مهدی هادی که او مومنان راست هادی و رهبر که بر حال زار بهایی نظر کن به حق امامان معصوم یکسر ( شیخ بهایی ) گر چشم تو در مقام نازآید باز بیمار تو بر سر نیاز آید باز ور حسن تو یک جلوه کند بر عارف از راه حقیقت به مجاز آید باز ( ابو سعید ابالخیر ) همه شب خون سیه می چکد از مژگانش خامه صائب سودازده سودایی کیست ؟ ( صائب تبریزی ) توئی علاج غم ما توئی مسیح دم ما ز مرگ باک نباشد که می خوریم دم تو ( اوحدی مراغه ای ) و این هم به خاطر نرگس عزیز که گفته بودند ابیاتی رو بنویسم که اسم ایشون هم تو اونها باشه : تا درد رسید چشم خونخوار تو را خواهم که کشد جان من آزار تو را یارب که ز چشم زخم دوران هرگز دردی نرسد نرگس بیمار تو را ( ابو سعید ابالخیر )