پاسخ به سوال {در مورد مطلب پرسشها و پاسخها (۱۰)}
«[ کیان ] - [ EMAIL ] - [ ۱۳۸۴ چهار شنبه ۱۲ مرداد - 19:13 ]
سلام
من میخواستم در مورد اون مقالهی کیمیا که در مورد دموکراسی نوشته بگم که اولا دموکراسی قبل از اینکه حتی دین مسیحیت به در غرب پیدا بشه در یونان باستان فلاسفه در موردش بحث میکردند و بعدش هم اینکه عقیده جدایی دین از سیاست کاملا یک عقیده درست است و در طول تاریخ ثابت شده که هرگاه دین با سیاست یکی بشود دین یا مردم به انحرافات شدیدی کشیده می شوند. ما باید قبول کنیم که سیاست یک ارصه کثیف است و پر از انسانهای تشنه قدرت که به هر وسیله ای می خواهند به قدرت برسند و هرگاه دین با سیاست یکی شود وسیله ای می شود در دست این انسانهای کثیف و در واقع یکی از دلایل انحراف دین مسیحت نیز همین بود زیرا تشنگان قدرت برای رسیدن به قدرت از سلطه دین بر زندگی مردم استفاده کرده و انجیل را تحریف کردند. در اسلام نیز افرادی مانند معاویه و یزید کم نبودند که از دین برای رسیدن به قدرت استفاده کردند و احادیث دروغینی ساختند که تا همین الان نمی شود آنها را از دین پاک کرد.
واقعا این حرف تو نسنجیده و غیر قابل باور است و باید کمی بیشتر در مورد انقلابهای مردمی تحقیق کنی اگر یک نگاهی به تاریخ بیااندازی متوجه می شوی که همیشه حاکمان برای تقویت قدرت خود از تقویت نهادهای مذهبی در مردم استفاده می کردند و این یک توجیه ایدئولوژیک برای ادامه حیاتشان بوده و هست»
***
به نام خدا
کیان جان سلام و خسته نباشی
از سوالت ممنون، ببخشید که دیر شد؛ نبودم.
قصد داشتم به صورت مفصل جواب سوال و اشکالت رو بدم، اما هر چندبار متن موضوع پرسش و پاسخ شمارهی ۱۰ رو خوندم، بیشتر دیدم که جواب شما به طور کامل در متن پاسخ هست. کیان عزیز یک یا چند بار دیگه سوال و جواب رو بخون، حتما جوابتو میگیری. ضمنا به سوالهای قبلی هم یه نگاه بنداز، در غیر این صورت یعنی اگه جواب نگرفتی، اگه بتونم در خدمتت هستم. دوباره سوالت رو مطرح کن تا جواب بدم، ان شاءالله. ( البته اگه سوالتو با هادی در میون بذاری خیلی بهتره، میتونی تو بخش ارسال نظرات آخرین مطلبش، سوالتو مطرح کنی)
اما یک نکته رو عرض کنم: مقولهی جدا بودن یا نبودن دین از سیاست بحثی است و اینکه بعضی از دین استفادهی ابزاری میکنن تا به مقاصد خودشون برسن بحث دیگری. دقت کنیم که این دو با هم خلط نشن.
یک بار دیگه هم به یکی از دوستان که سوالی مطرح کرده بود عرض کرم و الان هم خدمت شما و هم باقی دوستان عرض میکنم که نه تنها در این بحثها، بلکه در هر زمینهای که برامون سوال پیش میاد، تمام جوانب سوالمون رو بررسی کنیم تا سوالمون با مسائل دیگه خلط نشه و ما رو به اشتباه نندازه.
متاسفانه مشکل بزرگ ما اینه که مسائل رو با هم مخلوط میکنیم، در حالی که ابتدا تکتک اونها باید برامون روشن بشه و هیچ سوالی و مشکلی راجع به اصل مطلب نداشته باشیم، بعد در پیوند دادنشون به هم اگه سوالی پیش بیاد، مطرحش کنیم و بدونیم که حتما جواب میگیریم.
اهمیت این موضوع از اینجا روشن میشه که یه عده، از اینکه ما بعضا قدرت تمییز مسائل تخصصی و یا حتی مسائل به ظاهر ساده رو از هم نداریم، حسن سوء استفاده میکنن و حرف غلطشون رو تو قالبی درست با استفاده از مغلطه و... به کرسی ذهن ما میشونن (از این دست در روزنامهها و مجلات به وفور یافت میشود).
توصیهی اکید من به آبجیها و داداشای گلم به عنوان یه عضو کوچیک خانواده، اینه که به شدت و تا اونجایی که میتونین، لااقل تو زمینهی مورد علاقهی خودتون، مطالعه داشته باشین تا کلاه سرتون نره.
یاعلی