چون درخت فروردین، پر شکوفه شد جانم؛ سیمین بهبانی :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

چون درخت فروردین، پر شکوفه شد جانم؛ سیمین بهبانی چون درخت فروردین، پر شکوفه شد جانم؛ سیمین بهبانی

شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۸۷، ۰۳:۲۴ ق.ظ

 سیمین بهبهانی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

چون درخت فروردین، پر شکوفه شد جانم

دامنی ز گل دارم، بر چه کس بیفشانم؟

 

ای نسیم جان‌پرور، امشب از برم بگذر

ورنه این چنین پرگل تا سحر نمی‌مانم

 

لاله‌وار خورشیدی در دلم شکوفا شد

صد بهار گرمی‌زا سر زد از زمستانم

 

دانه‌ی امید آخر شد نهال بارآور

صد جوانه پیدا شد از تلاش پنهانم

 

پرنیان مهتابم در خموشی شب‌ها

هم‌چو کوه پابرجا، سر بنه به دامانم

 

بوی یاسمن دارد خوابگاه آغوشم

رنگ نسترن دارد شانه‌های عریانم

 

شعر هم‌چو عودم را آتش دلم سوزد

موج عطر از آن رقصد در دل شبستانم

 

کس به بزم میخواران، حال من نمی‌داند

زان که با دل پرخون، چون پیاله خندانم

 

در کتاب دل، سیمین، حرف عشق می‌جویم

روی گونه می‌لرزد سایه‌های مژگانم

 

سیمین بهبهانی

 

 

* منبع: وبلاگ دفتره سیاه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه