کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در؛ حضرت زهرا (س)؛ حسین اسرافیلی
سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۲۱ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینهی آیینه را میشد سپر، دیوار و در
زخم بود و شعلهای، بال هما آتش گرفت
زآشیان سوخته دارد خبر دیوار و در
خانهی وحی پیمبر در بلا پیچید و شد
باغ پرپر، سرو زخمی، نوحهگر دیوار و در
دختر پیغمبر و تدفین پنهانی به شب؟!
وای بر امّت، کند لب وا اگر دیوار و در
حیرتی دارم من از صبری که بر حیدر گذشت
ذوالفقار آرام بود و شعلهور، دیوار و در
استخوانی در گلو، خاری به چشم، آتش به جان
نالهها در چاه گاهی، گاه بر دیوار و در
گریهی پنهان حیدر از نفاقی آشکار
شاهد سوز علی شب تا سحر، دیوار و در
از فدک تا کربلا، یک خطّ طغیان بیش نیست
سوخت آنجا خیمه، اینجا در شرر، دیوار و در
حسین اسرافیلی
از سایت شعر هیئت