کربلا؛ خطکشی بین حق و باطل (۲)
زیارتنامهها و ادعیهای که از جانب اهلبیت سلاماللهعلیهم به ما رسیده است؛ برای این است که آنها را آنقدر بخوانیم تا به آنها عامل شویم! والا غیر از عمل کردن به آن مفاهیم عالی و زندگی ساز، چه فایدهای میتوانند داشته باشند؟!
زیارت عاشورا که آموزهای گرانبهاست از جانب اهلبیت سلاماللهعلیهم بلکه از سرچشمه وحی، برای ما دوستان و مدعیان پیروی از خاندان عصمت و طهارت؛ مملو است از مفاهیم ضروری برای رسیدن به مقام شیعهگی.
در این زیارتنامهی معتبر و گرانسنگ، خطکشی بین حق و باطل به وضوح دیده میشود و به ما آموخته که در اثر تکرار این مفاهیم، ما هم با همان خطکش، روابطمان را با دیگران بسنجیم و تلاش کنیم: نخست جبههی حق و باطل را بشناسیم و بعد اهلِ جبههی حق و دشمنِ جبههی باطل شویم.
یکی از موارد روشن این خطکشی در زیارت عاشورا آنجاست که خطاب به سیدالشهداء سلاماللهعلیه عرضه میداریم: «إنّی سِلمٌ لِمَن سَالَمَکُم وَ حَربٌ لِمَن حَارَبَکُم» که این قطعه دوبار تکرار شده و در قطعه دوم اضافه میکنیم: «وَ وَلِیٌّ لِمَن وَالَاکُم وَ عَدُوٌّ لِمَن عَادَاکُم».
ای اباعبدالله! من در آشتی هستم با کسانی که با تو در آشتی هستند و در جنگم با کسانی که با تو در جنگاند؛ و دوست هستم با کسانی که با تو دوست هستند و دشمنم با کسانی که دشمن تو هستند!
در اینجا کاملاً جبههبندی حق و باطل مشخص شده است که ما باید با چه کسانی همراه و همداستان باشیم و با چه کسانی ضد و مخالف باشیم. جالب است در ادامه قطعهی اول میگوییم: «إلَی یَومِ القِیَامَة»! یعنی این خطکشی تا قیامت ادامه دارد و امروز هم ما باید بر اساس همین خطکشی عمل کنیم. امروز هم باید بنگریم چه کسانی در جبههی امامِ حق هستند و چه کسانی در مقابل او! خط کاملاً روشن است.
دوستِ امام حسین! خوب نگاه کن در کدام جبهه ایستادهای؟! در کنار چه کسانی هستی؟! دوست امام یا دشمن او؟!