تغییر رویه در صفحهی فیسبوکم
سلام
آهای فیسبوک! اگر بنده نخواهم خزعبلات و چرندیاتی که برخی لایک میکنند یا پایش نظر ثبت میکنند را ببینم و بخوانم باید چه کسی را ببینم؟ این چه رسم مزخرفی است راه انداختی؟ در بین نوشتهها و مطالب خوب دوستانم مجبورم یکمشت حرف مفتِ ناشیشده از جهل و بیسوادی و عناد و کمعقلی و کمشعوری یک عده آدم ِ "معلومنیست از کجا آمده" را ببینم به زور.
جوجههای تازه به دورانرسیدهای که هِرّ را از بِرّ تشخیص نمیدهند اما دربارهی هر موضوعی اظهارنظرها و تحلیلهای صدمنیکغاز تحویل این و آن میدهند. معلوم نیست کیست و از کجا آمده و چندسال دارد و اسم و رسمش چیست و چقدر درس خوانده و چی خوانده و چقدر سواد دارد و تخصصش چیست؟ آنقدر هم جرأت ندارد که با نام و نامخانوادگی خود در دنیای مجازی فعالیت کند. فیسبوک لعنتی و دنیای مجازیِ بیخود، همه را نویسنده کرده و متخصص در رشتههای مختلف. واقعا مسخره است.
حالا که فیسبوک لطف کرده و از کف خیابانها جمعت کرده و در خانهات نشانده لااقل کمی مطالعه کن! برخی انگار این بدیهی را هم فهم نمیکنند که تا کاشت و داشتی در کار نباشد یقینا برداشتی در پی نخواهد بود مگر علف هرز.
من نمیدانم این کسانی که عمرشان را در گشت و گذار در صفحات این و آن و خواندن مطالب بیسر و ته امثال بندهی بیسواد هدر میدهند این تحلیلها و اظهار نظرات را از کجایشان در میآورند؟ اظهار نظر بیمزه، فحش، توهین، جسارت و....
شرمنده اما به شدت عصبانی شدهام از دست یک عده آدم مزخرف. دوستان در این چندساله مرا تقریبا شناختهاند. عزیزانی در لیستم هستند که از لحاظ تفکر سیاسی، اعتقادی، دینی و... در نقطهی مقابل هم هستیم اما تا امروز نه بیاحترامی از آنها دیدهام و نه به خود اجازه دادم به طرز فکر آنها جسارت کنم. اگر بحثی هم احتمالا بوده با کمال احترام انجام شده و هیچ مشکلی پیش نیامده است. اما یک عده واقعا شورش را در آوردهاند. بنده هم پیر شدم و بیاعصاب و کمطاقت و شما بگویید لوس؛ بنابراین تغییر رویه میدهم و از این به بعد هیچ درخواست دوستیی که با نام و نامخانوادگی نباشد نخواهم پذیرفت و آنهایی هم که با نام مستعار در لیست دوستانم هستند را حذف میکنم مگر شخصیت حقیقی آنها را بشناسم. اگر هم حس کنم کسی با نام و نامخانوادگی هست اما خودش نیست هم از لیستم حذف خواهم کرد. تا یار که را خواهد و میلش به که باشد؟
صفحهای داشتم به نام خودم که دستور حذفش را صادر کرده بودم. فیسبوک هم گفته بود اگر تا چهارده روز دیگر پشیمان شدی بیا صفحهات را پس بگیر. علیرغم اینکه واقعا حوصلهاش را ندارم و پشیمان هم نشدهام پسش میگیرم و مطالبم را آنجا هم ثبت میکنم تا اگر کسی مایل بود ببیند و بخواند آنچه مینویسم را (هر چند بعید میدانم چنین کسی پیدا شود) بتواند با لایککردن آن صفحه آنها را بخواند.
یاعلی مدد
* این مطلب را امروز در فیسبوک ثبت کردم.