شهید حاج علی گروسی (شهید دفاع مقدس) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

شهید حاج علی گروسی (شهید دفاع مقدس) شهید حاج علی گروسی (شهید دفاع مقدس)

چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۹:۰۰ ب.ظ

شهید حاج علی گروسی در یک خانواده‌ی مذهبی و معتقد به احکام دین مقدس اسلام در روز عید قربان سال ۱۳۴۱ دیده به جهان گشودند و در دامن آکنده از محبت مادر و با نوازش‌های گرم پدر گرامیشان پرورش یافتند. مدت زیادی از عمر ایشان نگذشته بود که پدر بزرگوارشان دار فانی را وداع گفتند و بار سنگین پرورش جسمی و فکری شهید گروسی بر عهده‌ی مادر ارجمندش افتاد.

شهید گروسی مقدمات تحصیلی خود را در مردآباد (ماهدشت کنونی) که از توابع شهرستان کرج می‌باشد فرا گرفتند و تحصیلات راهنمایی و متوسطه را نیز در همان‌جا به پایان رساندند. در طی این مدت عشق به اسلام و احکام الهی در وجودش متبلور گردید تا این‌که پس از چندین سال مبارزات پیگیر و پردامنه‌ی روحانیون مبارز، کارگران، دانشجویان، دانش‌آموزان و سایر اقشار، به رهبری هوشیارانه و مدبرانه‌ی حضرت امام خمینی(ره) در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ شکل گرفت و به پیروزی انقلاب اسلامی منجر گردید؛ شهید گروسی نیز از افرادی بودند که با شرکت خود در راهپیمایی‌ها انجام وظیفه کردند. و از آن‌جایی که صدای رسا و گیرایی داشتند شعارهایی را، تنظیم کرده و در مساجد و راهپیمایی‌ها قرائت می‌کردند.

شهید گروسی از اولین کسانی بودند که به ندای حضرت امام(ره) جهت تشکیل ارتش بیست میلیونی لبیک گفته، به کمک دیگر پاک‌باختگان راه اسلام و رهبری امام(ره) بسیج مردآباد را تشکیل دادند. شهید گروسی در امور فرهنگی و اجتماعی نیز فعالیت چشم‌گیر و بسزایی داشتند.

وقتی که سایه‌ی خوفناک جنگ تحمیلی بر سر کشور عزیز ما ایران سایه گسترد و شعله‌های خانمان‌سوز جنگ به شهرهای جنوبی ایران زبانه کشید، کلاس درس را به قصد شرکت در جهاد فی سبیل‌الله رها کرده، به سوی جبهه‌های نور علیه ظلمت رهسپار گردید. او در اکثر عملیات‌ها شرکت داشت. عملیات‌هایی چون: فتح‌المبین، بیت‌المقدس، والفجر مقدماتی، رمضان، مسلم بن عقیل و...

ایشان در عملیات والفجر مقدماتی مسئولیت گردانی از تیپ سلمان فارسی را عهده دار بودند. در این عملیات بود که یکی از پاهای خود را در راه خدای تبارک و تعالی و میهن عزیز اسلامی تقدیم کردند. پس از مجروح‌شدن وقتی خواستند جهت مداوا او را به عقب انتقال دهند، مانع از این کار شد و چفیه‌ای را برداشت و به بالای زانوی خود بست و گفت این عملیات مال من است و من باید آن را به پایان برسانم و تنها بعد از، از حال رفتن به دلیل خون‌ریزی بود که توانستند وی را جهت مداوا به عقبه منتقل کنند. در آن‌جا بود که به فرمانده گردان برانکاردی معروف گردید.

ایشان طی مراقبت‌های ویژه‌ی پزشکی پس از شش‌ماه با کسب بهبودی به مردآباد بازگشتند. در مردآباد مسئولیت بسیج ناحیه‌ی ۹ را به عهده‌اش گذاشتند و ایشان نیز با جدیت و فعالیت‌های شبانه‌روزی و خستگی‌ناپذیر خود و جمعی از دوستان اقدام به تشکیل پایگاه‌های مقاومت در مردآباد و روستاهای اطراف کردند.

مسئولیت ستاد نماز جمعه‌ی مردآباد نیز به عهده‌ی ایشان گذاشته شده بود، و مدت دو سال نیز عضو شورای مرکزی ستادهای برگزاری نماز جمعه‌ی استان تهران بودند.

شهید گروسی در مردآباد عضو هیئت هفت نفره‌ی واگذاری زمین بوده و در کارهای عمرانی و فرهنگی نیز پیش‌قدم بودند. این شهید بزرگوار در طول فعالیت‌ها و تلاش‌های خود در راه خدمت به میهن اسلامی از هیچ کوششی دریغ نکرد، جان خود را نیز در همین راه و رضای خدا بر طبق اخلاص نهاد.

ایشان بار دیگر به جبهه‌ی حق علیه باطل روانه شدند و در عملیات والفجر هشت در گردان حضرت علی‌اکبر(ع) در جزیره‌ی ام‌الرصاص مجددا جانباز گردید و در (فاو) در تاریخ ۱۳۶۵/۱/۷ به مانند مولایش امیرالمومنین علی(ع) با فرقی شکافته بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه‌ی رفیع شهادت رسیدند. شهید حاج علی گروسی همواره می‌فرمودند: همه باید فدای اسلام شویم. (برگرفته از http://sangar-karaj.blogfa.com)

 شهید حاج علی گروسی

گزیده‌ای از وصیت‌نامه‌ی شهید:

بسمه تعالی

وصیت‌نامه‌ی سردار شهید حاج علی گروسی

ای امام زمان تو شاهد باش و ببین، و ای تاریخ این ایثارگری‌های خالصانه را در تاریخ ثبت کن و بدان و بازگو کن که اینها [رزمندگان] امروز برای خاک و قدرت و ریاست نمی‌جنگند. بلکه امروز به اسلام عزیز توسط دشمنان تجاوز شده و هدف و مقصود این‌ها تنها رضای خدا می‌باشد و تنها گناه ما این است حرف حق می‌گوییم و از اسلام حمایت و دفاع می‌کنیم.

این مطلب را دشمنان اسلام و قرآن باید بدانند که دیگر به هیچ عنوان زیر بار ذلت نمی‌رویم و با ستمکاران تا آخرین قطره‌ی خون می‌جنگیم و سازش با دشمنان اسلام به فرموده ی رهبر عزیزمان امام امت معنی ندارد و باید که راه شهیدان را ادامه داد و جز برای رسیدن به پیروزی نهایی راه دیگری نداریم چون این درسی است که امام حسین(ع) سرور آزادگان به ما آموخت. او زیر بار ذلت نرفت، ما نیز چون پیرو او هستیم ذلت را نمی‌پذیریم و ما امروز همان شعاری را که امام حسین(ع) فرمود می‌دهیم: «فانی لا اری الموت الا سعاده و الحیاة مع الظالمین الا برما» به درستی که من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز ذلت نمی‌بینم.

مطلبی را می‌خواهم عرض کنم که باید در این زمینه بسیار تفکر و اندیشه کرد و آن درباره‌ی رهبر عزیزمان حضرت امام خمینی می‌باشد که افسوس هیچ یک از ما او را نشناختیم و رازها در او نهفته که ما قدرت درک آن را نداریم و همه‌ی ما باید در او ذوب شویم چرا که او در اسلام ذوب شده است و باید خدا را شکر کنیم که بر ما منت نهاد و برای ملت محروم و ستم‌دیده جهت نجات از گمراهی، رهبری چون امام خمینی فرستاد تا ما را به سوی حق و نجات دیگر مسلمین جهان رهبری نماید، باشد که با رهبری این امام بزرگ پرچم اسلام در سرتاسر جهان بر افراشته شود و زمینه را جهت ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) آماده نمائیم.

ملت عزیز و شهیدپرور ایران تا آخرین نفس از رهبر عزیز پشتیبانی کنید و سعی کنید عظمت او را دریابید و در همه‌ی صحنه‌ها حضور فعال داشته باشید و گوش به فرمان رهبر عزیز که هرچه فرمودند با جان و دل پذیرفته و به آن جامه‌ی عمل بپوشانید، پشتیبانی کامل از ولایت فقیه و روحانیت در خط امام نموده و وحدت خود را حفظ کنید و در پشت جبهه به تمام مسائل به طور آگاهانه و با هوشیاری کامل شناخت کافی داشته و با آن برخورد نمائید و نسبت به مسائل اسلام و انقلاب و دین و قرآن و اجتماع خود بی‌تفاوت نباشید و در همه‌ی صحنه‌ها باید امروز حضور فعال داشته باشید چرا که هرچقدر از عمر انقلاب می‌گذرد نیاز بیشتر به ایثارگری و فداکاری دارد و هر کسی خواست بین مسلمین و مومنین جدایی بیندازد و مانع رشد اسلام و انقلاب گردد، آن را با کمال قدرت سرکوب نمایید و فرصت به این اجنبی‌ها ندهید و با دشمنان درونی خود نیز به جنگ برخیزید و با خواسته‌های نفسانی خود مبارزه کنید و دلبستگی به دنیا و زندگی را از وجود خود دور سازید و جبهه‌ها را خالی نگذارید همانطور که تا کنون عاشقانه و به طور فعال در صحنه حضور داشتید، باز هم به این عمل مقدستان ادامه دهید و اسلام عزیز را یاری نمائید.

نکند خدای‌ناکرده در رختخواب ذلت بمیرید. چون امام حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان عزیز آگاه و هشیار باشید مبادا در غفلت بمیرید چون امام علی(ع) در محراب شهادت شهید شد. پشتیبان نیروهای رزمی باشید که امروز در خط مقدم جبهه برای یاری اسلام شبانه‌روز در تلاشند.

قشر جوان این مملکت باید سعی کنند آگاهی خود را نسبت به مسائل اسلام هر چه بیشتر نموده و دیگران را نیز به آن آگاه سازند. در این زمینه دولت جمهوری اسلامی هم باید سرمایه‌گذاری نماید مخصوصا دانشگاه‌ها و مدارس، فرهنگ این جامعه‌ی اسلامی را هر چه بیشتر به بالا برد چرا که ملتی که آگاه باشد و فرهنگ اسلامی او از هر جهت پربار و غنی باشد آن ملت و آن کشور زیر بار ذلت و استعمار و استثمار نمی‌رود.

ای مادران عزیز و ای زینبیان زمان سلام علیکم: سفارشی به شما دارم مبادا از رفتن فرزندانتان و همسرانتان به جبهه و یاری اسلام و امام جلوگیری کنید که فردای قیامت در محضر خدا و رسول‌الله چگونه جواب زینب را خواهید داد که تحمل مصیبت‌ها و سختی‌ها و ۷۲ شهید را نمود و شما نیز هم‌چون زنان صدر اسلام به حدی که اسلام عزیز اجازه می‌دهد تلاش کنید و هم‌پای فرزندان و همسرانتان اسلام و قرآن را یاری کنید.

و اما برادران عزیز سپاهی و بسیجی سعی کنید عملتان تنها و تنها برای رضای خدا باشد و فقط خدا را در نظر بگیرید و هر روز که می‌گذرد سعی کنید قدمی موثر در راه اسلام عزیز بیشتر بردارید و راه شهدای عزیز را که با شماها بودند ادامه دهید و یاد آن‌ها را زنده نگه دارید و جبهه‌ها را خالی نگذارید، باید مشکلات را تحمل کرد چرا که رسیدن به یک هدف مقدس، مشکلات و سختی دارد. به خانواده‌ی شهدا سرکشی نمائید به هر شکلی دعاها را فراموش نکنید آن‌چه که ما داریم از همین دعاها داریم. باید با برپایی مجالس متعدد نگذارید نام شهدا فراموش شود، در بسیج و سپاه حضور فعال داشته باشید و قداست بسیج را حفظ کنید و اگر احیانا خدای‌ناکرده افرادی هستند که می‌خواهند بسیج و یا سپاه و یا دیگر نهادهای انقلاب را لکه‌دار سازند از خود دور سازید و به هیچ وجه فرصت جای پا پیدا کردن در این نهادهای مقدس را ندهید و بدانید که افراد فرصت‌طلب و سودجو در کمین هستند و ما نیز فرصت طولانی در پیش داریم، امیدواریم انشاالله آنهایی هم که متوجه نیستند و یا ناخودآگاه به اسلام عزیز و به خون شهدا لطمه‌ای می‌زنند آن‌ها هم متوجه شده و خداوند انشاالله همه‌ی ما را به راه صراط مستقیم هدایت کند و لحظه‌ای ما را به حال خود وا نگذارد.

خدا می‌داند که این لحظه‌ها که چندین ساعت به عملیات باقی نمانده بهترین لحظات زندگی من در عمرم می‌باشد، خدا می‌داند که چقدر خوشحالم، راستی چه لحظه‌های شیرینی است. انگیزه‌ی من از آمدن به جبهه سه چیز است: 1- عشق به الله 2- عشق به اسلام و امام عزیز 3- عشق به شهادت فی سبیل‌الله. و من با امام عزیز پیمان بستم که به او وفادار بمانم زیرا که او به اسلام وفادار است و اگر مرا هزاران بار بکشند و دوباره زنده‌ام کنند دست از او (امام خمینی) بر نخواهم داشت و شهادت را برای خود سعادت می‌دانم و با آغوش باز به استقبال او می‌روم.

خداوندا همان‌طور که پیشوای مسلمین(ع) در جنگ‌ها عبادات خود را تکرار می‌کرد ما هم آن را می‌گوئیم: «واحیی یا رب سعیدا و توفنی شهیدا» پروردگارا زندگانی مرا سعید و مردنم را شهید بدار. (برگرفته از http://www.ali-akbar.ir)

 

خاطره‌ای از شهید:

او که کمتر نامش را شنیده و از روح بزرگش گفتیم. شهید حاج علی گروسی همان کسی است که تمامی شادی خود از آزاد شدن خرمشهر را با ایمان و عقیده‌اش درآمیخت و در نخستین ساعات شادمانی مردم از فتح خرمشهر، خود را به بالای مسجد جامع شهر رساند و اذانی زیبا و دل‌نشین را برای مردم سر داد. این اذان به قدری دل‌نشین و زیبا بود که هنوز در یاد و خاطر مردم خرمشهر و رزمندگان حاضر در شهر به روشنی مانده است. (برگرفته از خبرگزاری مهر)

 

شهادت: ۱۳۶۵/۱/۷؛ فاو

مزار شهید: کرج

 

* منبع: نرم‌افزار روزنگار شهدا (کانون گفتگوی قرآنی)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه