ما درس سحر در ره میخانه نهادیم :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم ما درس سحر در ره میخانه نهادیم

سه شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۹، ۰۵:۲۲ ب.ظ

من از همون اول هم آهنگ‌هایی رو دوست داشتم

که توشون محوریت سازها با سه‌تار بود

وقتی حتی سه‌تار رو نمی‌شناختم

البته اگر فرض کنیم روزی بوده که من و سه‌تار با هم آشنا نبودیم

 

دریافت
حجم: ۹.۲۱ مگابایت

گل صدبرگ نام آلبومی است که به یاد هشتصدمین سالگرد تولد مولانا در مایه‌ی بیات ترک، در سال ۱۳۶۰ به صورت گروه‌نوازی سه‌تار، به سرپرستی، آهنگ‌سازی و تنظیم جلال ذوالفنون و با آواز شهرام ناظری با گرایش موسیقی عرفانی ایران عرضه شد.

پیش‌درآمد و تصنیف (درس سحر)؛ ساخته‌ی جلال ذوالفنون؛ شعر از حافظ

 

و این هم غزل کامل:

 

دریافت
عنوان: حافظ‌خوانی استاد علی موسوی گرمارودی
حجم: ۳۱۶ کیلوبایت
توضیحات: خوانش غزل ۳۷۱ حافظ شیرازی توسط استاد علی موسوی گرمارودی

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم

محصول دعا در ره جانانه نهادیم

 

در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش

این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم

 

سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد

تا روی در این منزل ویرانه نهادیم

 

در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را

مهر لب او بر در این خانه نهادیم

 

در خرقه از این بیش منافق نتوان بود

بنیاد از این شیوه‌ی رندانه نهادیم

 

چون می‌رود این کشتی سرگشته که آخر

جان در سر آن گوهر یک‌دانه نهادیم

 

المنة لله که چو ما بی‌دل و دین بود

آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم

 

قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ

یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه