نکردی آنچه گفتی یاد می دار
يكشنبه, ۱۱ دی ۱۳۸۴، ۰۳:۴۱ ق.ظ
دیشب که داشتم دنبال شعر , راجع به حضرت جواد الائمه علیه السلام می گشتم , تو دیوان شمس تبریزی به این شعر برخوردم . این جور موقع ها که سرم سوت می کشه معمولا دیوان حافظ که همیشه رو میزمه رو محکم می زنم تو مخم تا یه خورده آروم بشم . واقعا عجیبه !به نظر شما قدیمیا تو چنتشون چی داشتن که الانیا اونو ندارن ؟چرا مزه شعرهای شاعرای کهن با مزه شعرهای جدید انقدر متفاوته ؟چرا اشعار شاعرای قدیم هنوزم تازه است و هر دفعه که می خونی یه چیز جدید بهت می ده اما جدیدیا ... ؟؟؟البته نگید بی انصافم ها ! همینجا اعتراف می کنم که الان هم هستند کسانی که شعرشون بسیار قدرتمنده و بعضی اوقات حتی با شعر قدما برابری می کنه ! من با خیلیاشون دورادور و با بعضیاشون از نزدیک حتی در قالب یه رفیق جون جونی آشنام .کاش می شد این جور شاعرها رو دور هم جمع کرد و ... . انجمن شعر کیمیا که کسی تحویل نمی گیره و لی ... .حالا بی خیال ! شعر شمس رو بخونید و لذت ببرید . راستی اگه دوست داشته باشید خیلی قشنگ می شه که دریافتتون از اشعاری که نمایش داده می شه رو بنویسید ؛ لااقل من استفاده می کنم , اینو جدی می گم خیلی استفاده می کنم ؛ یا علی :جفا از سر گرفتی یاد می دارنکردی آنچه گفتی یاد می دارنگفتی تا قیامت با تو جفتم ؟کنون با جور جفتی یاد می دارمرا بیدار در شبهای تاریکرها کردی و جفتی یاد می داربه گوش خصم می گفتی سخنهامرا دیدی نهفتی یاد می دارنگفتی خار باشم پیش دشمن ؟چو گل با او شکفتی یاد می دارگرفتم دامنت از من کشیدیچنین کردی و رفتی یاد می دارهمی گویم عتابی من به نرمیتو می گویی به زفتی (1) یاد می دارفتادی بارها دستت گرفتمدگر باره بیفتی یاد می دار***1 - زفتی : درشتی و ستبری , غلظت