نگاهی به زندگی امام صادق علیهالسلام
نقش: امام ششم شیعیان
نام: جعفر بن محمد
کنیه: ابوعبدالله
زادروز: ۱۷ ربیعالاول، ۸۳ق.
زادگاه: مدینه
مدت امامت: ۳۴ سال (۱۱۴ تا ۱۴۸ق)
شهادت: ۲۵ شوال، ۱۴۸ق.
مدفن: مدینه - بقیع
محل زندگی: مدینه
لقب(ها): صادق، صابر، طاهر، فاضل
پدر: امام باقر(ع)
مادر: ام فروة
همسر(ان): حمیده، فاطمه
فرزند(ان): اسماعیل، عبدالله، ام فروة، موسی(ع)، اسحاق، محمد، عباس، علی، اسماء و فاطمه
طول عمر: ۶۵ سال
خلاصه:
جعفر بن محمد معروف به امام جعفر صادق(ع) (۸۳-۱۴۸ق) ششمین امام شیعیان امامی بعد از پدرش امام باقر(ع) و پنجمین امام اسماعیلیه است. او به مدت ۳۴ سال (۱۱۴ تا ۱۴۸ق) امامت شیعیان را بر عهده داشت که با خلافت پنج خلیفهی آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و دو خلیفهی نخست عباسی سفاح و منصور دوانیقی همزمان بود. امام صادق(ع) به جهت ضعف حکومت اموی، فعالیت علمی بسیار بیشتری نسبت به دیگر امامان شیعه داشت. شمار شاگردان و راویان او را ۴۰۰۰ نفر دانستهاند. بیشتر روایات اهل بیت(ع)، از امام صادق(ع) است و از اینرو مذهب شیعهی امامی را مذهب جعفری نیز میخوانند.
امام صادق(ع) در میان پیشوایان فقهی اهل سنت نیز جایگاه بالایی دارد. ابوحنیفه و مالک بن انس از او روایت کردهاند. ابوحنیفه او را عالمترین فرد در میان مسلمانان دانسته است.
امام صادق(ع) با وجود ضعف حکومت اموی و درخواست شیعیان، بر ضد حکومت قیام نکرد. او درخواستهای ابومسلم خراسانی و ابوسلمه را برای برعهدهگرفتن خلافت رد کرد. امام صادق(ع) در قیام عمویش زید بن علی شرکت نکرد و شیعیان را نیز از قیام پرهیز میداد؛ با اینهمه روابط حسنهای با حاکمان زمان خود نداشت. او به جهت فشارهای سیاسی حکومتهای اموی و عباسی از روش تقیه استفاده میکرد و به یارانش نیز چنین توصیه میکرد.
امام صادق(ع) بهمنظور ارتباط بیشتر با شیعیان، پاسخ به سؤالات شرعی آنها، دریافت وجوه شرعی و رسیدگی به مشکلات شیعیان، سازمان وکالت را تشکیل داد. فعالیت این سازمان در زمان امامان بعد گسترش پیدا کرد و در غیبت صغرا به اوج رسید. در زمان او فعالیت غالیان گسترش یافت. وی با اندیشهی غُلُوّ به شدت برخورد و غالیان را کافر و مشرک معرفی کرد.
در برخی منابع آمده است امام صادق(ع) به علت احضار حکومت، به عراق سفر کرده و به کربلا، نجف و کوفه رفته است. وی قبر امام علی(ع) را که تا پیش از آن پنهان بود، به یارانش نشان داد. برخی از علماء شیعه معتقدند که امام صادق(ع) به دستور منصور دوانیقی و بر اثر مسمومیت شهید شده است. بر طبق منابع روایی شیعه، وی امام کاظم(ع) را به عنوان امام بعد از خود به اصحابش شناسانده بود؛ اما به منظور حفظ جان وی، پنج نفر، از جمله منصور خلیفهی عباسی را وصی خود معرفی کرد. پس از شهادت امام صادق(ع) فرقههای مختلفی در شیعه شکل گرفت که اسماعیلیه، فَطَحیه و ناووسیه از آن جملهاند.
از هشتصد کتاب دربارهی امام صادق(ع) نام بردهاند که کتابهای اخبار الصادق مع ابی حنیفه و اخبار الصادق مع المنصور از محمد بن وهبان دبیلی (قرن ۴) از قدیمیترین آنها است. برخی دیگر از کتابها دربارهی امام صادق(ع) عبارت است از: زندگانی امام صادق جعفر بن محمد(ع) نوشتهی سیدجعفر شهیدی، الامام الصادق(ع) و المذاهب الاربعة نوشتهی اسد حیدر، پیشوای صادق از سیدعلی خامنهای و موسوعة الإمام الصادق، تألیف باقر شریف قَرَشی.
شرح بیشتر:
نام، نسب و القاب
جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، ششمین امام مذهب شیعه امامی[۱] و پنجمین امام مذهب اسماعیلیه است.[۲] پدر او امام محمد باقر(ع) و مادرش ام فروه دختر قاسم پسر محمد بن ابوبکر بود.[۳] بر طبق نقل کشف الغمه از عالمی سنی، از آنجا که نسب مادر امام صادق(ع) هم از پدر و هم از مادر به ابوبکر میرسید، امام صادق گفته است: «لَقَدْ وَلَدَنِی أَبُو بَکْرٍ مَرَّتَیْن» (من دو بار از ابوبکر متولد شدهام)؛ اما برخی از جمله علامه شوشتری و محمدباقر مجلسی، این روایت را جعلی میدانند.[۴]
کنیهی مشهور امام صادق(ع)، اباعبدالله (ناظر به دومین فرزندش عبدالله افطح) است. با کنیههای ابواسماعیل (ناظر به فرزند ارشدش، اسماعیل) و ابوموسی (ناظر به دیگر فرزندش امام موسی کاظم(ع)) نیز از او نام بردهاند.[۵]
مشهورترین لقب او «صادق» است.[۶] بر طبق روایات، پیامبر اسلام(ص) این لقب را به او داده است تا از جعفر کذاب تمایز یابد؛[۷] اما برخی گفتهاند امام صادق(ع) به جهت پرهیز از شرکت در قیامهای عصر خود، صادق لقب گرفته است؛ چراکه در آن زمان به کسی که مردم را گرد خود جمع و به قیام برضد حکومت تحریک میکرد، کذّاب (دروغگو) میگفتند.[۸] در همان دوران ائمه این لقب برای امام صادق(ع) به کار میرفته است.[۹]
برخی از علماء اهل سنت چون مالک بن انس، احمد بن حنبل و جاحظ نیز از او با این لقب نام بردهاند.[۱۰]
زندگینامه
امام صادق(ع) در ۱۷ ربیعالاول سال ۸۳ق در مدینه به دنیا آمد و در سال ۱۴۸ق در ۶۵ سالگی همانجا به شهادت رسید.[۱۱] برخی ولادتش را در سال ۸۰ق نوشتهاند.[۱۲] همچنین ابن قتیبة الدینوری وفاتش را در سال ۱۴۶ق ثبت کرده است[۱۳] که آن را خطای در ضبط میدانند.[۱۴] در خصوص روز و ماه شهادت امام صادق(ع) اختلافنظر وجود دارد. دیدگاه مشهور علماء متقدم شیعه این است که وی در ماه شوال درگذشته است؛ اما در منابع متقدم روز شهادت نیامده است.[۱۵] با اینهمه منابع متأخر ۲۵ شوال را روز شهادت دانستهاند.[۱۶] در مقابلِ دیدگاه مشهور، در بحارالانوار به نقل از کتاب مصباح کفعمی آمده است که امام صادق(ع) در ۱۵ رجب شهید شده است، اما محققانِ کتاب این مطلب را در آن نیافتهاند.[۱۷]
همسران و فرزندان
شیخ مفید برای امام صادق(ع) ده فرزند و چند همسر برشمرده است:[۱۸]
الف. همسر: حمیده؛ نسب: دختر صاعد یا صالح؛ فرزندان: امام کاظم(ع)، اسحاق و محمد؛ [که] امام کاظم(ع) هفتمین امام شیعیان امامیه است.[۱۹]
ب. همسر: فاطمه؛ نسب: دختر حسین بن علی بن حسین(ع)؛ فرزندان: اسماعیل، عبدالله افطح و ام فروة؛ [که] عبدالله پس از درگذشت پدر ادعای امامت کرد و پیروان او فطحیه نام گرفتند.[۲۰] اسماعیل در زمان حیات امام صادق(ع) درگذشت ولی عدهای مرگ او را نپذیرفتند و فرقهی اسماعیلیه را تشکیل دادند.[۲۱]
ج: [فرزندانی به نامهای] عباس، علی، اسماء و فاطمه [از همسرانی دیگر که] به گفتهی شیخ مفید هر یک از این فرزندان از یک کنیز (ام ولد) بوده است.[۲۲]
دوران امامت
حیات امام صادق(ع)، با خلافت ده خلیفهی آخر بنیامیه از جمله عمر بن عبدالعزیز و هشام بن عبدالملک و دو خلیفهی نخست عباسی، سَفّاح و منصور دوانیقی همزمان بود.[۲۳] او در سفر امام باقر(ع) به شام که به درخواست هشام بن عبد الملک صورت گرفت، همراه پدر بود.[۲۴] در امامت امام صادق(ع)، پنج خلیفهی آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند.[۲۵] در این دوران حکومت بنیامیه ضعیف و سرانجام سرنگون شد و پس از آن بنیعباس روی کار آمدند. ضعف و عدم نظارت حکومتها فرصت مناسبی برای امام صادق(ع) جهت انجام فعالیتهای علمی فراهم کرد.[۲۶] البته این آزادی تنها در دههی سوم قرن دوم قمری، وجود داشت و پیش از آن در زمان بنیامیه و پس از آن به جهت قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم فشارهای سیاسی فراوانی بر ضد امام صادق(ع) و پیروانش وجود داشت.[۲۷]
نصوص امامت
از دیدگاه شیعه، امام از جانب خدا تعیین میشود و از راههای شناخت او، نَصّ (تصریح پیامبر(ص) یا امام قبلی به امامت امام پس از خود) است.[۲۸] کلینی در کتاب کافی روایاتی را به منظور اثبات امامت امام صادق(ع) مطرح کرده است.[۲۹]
سازمان وکالت
به عللی چون پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف اسلامی، دشواربودن ارتباط با شیعیان به علت فشارهای سیاسی و عدم دسترسی شیعیان به امام صادق(ع)، وی مجموعهای از نمایندگان را در مناطق مختلف اسلامی تعیین کرد که از آن با نام سازمان وکالت یاد میشود.[۳۰] این سازمان وظایفی چون دریافت وجوه شرعی مانند خمس، زکات، نذر و هدایای شیعیان و تحویل آنها به امام، رسیدگی به مشکلات شیعیان، ایجاد ارتباط میان ائمه و شیعیان و پاسخ به سؤالات شرعی آنها را بر عهده داشت.[۳۱] سازمان وکالت در زمان ائمهی بعد گسترش یافت و در غیبت صغرا به وسیلهی چهار نائب امام زمان به اوج رسید و با آغاز دورهی غیبت کبرای امام زمان(عج) و مرگ وکیل چهارم او علی بن محمد سمری پایان یافت.[۳۲]
برخورد با غالیان
در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) فعالیت غُلات، افزایش یافت.[۳۳] آنها مقامی رُبوبی برای ائمه قائل بودند یا آنها را پیامبر میدانستند. امام صادق(ع) اندیشهی غُلُوّ را به شدت رد و مردم را از همنشینی با غالیان نهی میکردند.[۳۴] و آنان را فاسق و کافر و مشرک میدانستند.[۳۵]
در حدیثی از وی در خصوص غالیان به شیعیان توصیه شده است: «با آنها همنشینی نکنید، غذا نخورید، نیاشامید و مصافحه نکنید.»[۳۶] امام صادق(ع) در خصوص جوانان به شیعیان چنین هشدار داد: «مراقب باشید غلات جوانانتان را فاسد نکنند. آنها بدترین دشمنان خدا هستند؛ خدا را کوچک میکنند و برای بندگان خدا ربوبیّت قائل میشوند.»[۳۷]
فعالیت علمی
در دوران امامت امام صادق(ع)، به علت ضعف حکومت اموی، آزادی بیشتری برای ابراز عقیده به وجود آمد و بحثهای علمی بسیاری در موضوعات مختلف درگرفت.[۳۸] این آزادی علمی و دینی که برای کمتر امامی از ائمهی دوازدهگانه وجود داشت، سبب شد تا شاگردان امام آزادانه در مباحث علمی شرکت کنند.[۳۹] فضای باز علمی سبب شد از امام صادق(ع) روایات فراوانی در زمینههای گوناگونِ فقه، کلام و... نقل شود.[۴۰] به گفتهی ابنحَجَر هیتمی، مردم از او دانشهای فراوان نقل میکردند و آوازهی او به همه جا رسیده بود.[۴۱] ابوبحر جاحظ هم نوشته است دانش و فقه او دنیا را پر کرده بود.[۴۲] حسن بن علی وَشّاء هم گفته است که نهصد نفر را در مسجد کوفه دیده است که از امام صادق(ع) حدیث نقل میکردند.[۴۳]
مذهب جعفری
در میان امامان شیعه، چه در اصول دین و چه در فروع دین، بیشترین روایت از امام صادق(ع) نقل شده است.[۴۴] وی همچنین بیشترین شمار راویان را داشته است. اربلی شمار روایتکنندگان از او را ۴۰۰۰ تن دانسته است.[۴۵] به گفتهی ابان بن تغلب شیعیان هرگاه در سخن پیامبر(ص) اختلافنظر پیدا میکردند، به سخن حضرت علی(ع) تمسک میکردند و آنگاه که در سخن علی(ع) اختلافنظر داشتند، به سخن امام صادق(ع) رجوع میکردند.[۴۶] به جهت نقل بیشترین روایات فقهی و کلامی از امام صادق(ع)، مذهب شیعهی امامی را مذهب جعفری نیز میخوانند.[۴۷] امروزه امام صادق(ع) به نام رئیس مذهب جعفری مشهور است.[۴۸]
در سال ۱۳۷۸ق، شیخ محمود شلتوت رئیس دانشگاه الأزهر مصر، در پی مکاتباتی با آیت الله بروجردی، مذهب جعفری را به رسمیت شناخت و عمل به آن را به لحاظ شرعی جایز شمرد.[۴۹][۵۰][۵۱]
مناظرات و گفتگوهای علمی
در متون حدیثی شیعه، مناظرات و گفتگوهایی میان امام صادق(ع) و متکلمان مذاهب دیگر و نیز برخی از منکران وجود خدا گزارش شده است.[۵۲] در برخی از مناظرات، شاگردان امام صادق(ع) در حضور وی در زمینهای که تخصص داشتهاند، با دیگران مناظره کردهاند. در این جلسات امام صادق(ع) بر مناظره نظارت کرده و گاه خود نیز وارد بحث شده است.[۵۳] برای مثال در گفتگو با عالمی اهل شام که خود درخواست مناظره با شاگردان امام صادق(ع) را داشت، امام از هشام بن سالم خواست تا در زمینهی کلام با او گفتگو کند.[۵۴] همچنین از فردی که قصد مناظره با او را داشت، خواست تا در هر زمینهای که میخواهد، ابتدا با شاگردانش گفتگو کند و در صورت غلبه بر آنها با او مناظره کند. آن فرد در زمینهی قرآن با حُمران بن اَعیَن، در زمینهی ادبیات عربی با اَبان بن تَغلِب، در فقه با زُراره و در کلام با مؤمن الطّاق و هِشام بن سالم مناظره کرد و مغلوب شد.[۵۵]
احمد بن علی طبرسی در کتاب الاحتجاج مجموعهای از مناظرات امام صادق(ع) را گرد آورده است که برخی از آنها عبارت است از:
مناظره با یکی از منکران خدا دربارهی وجود خدا[۵۶]
مناظره با ابوشاکر دَیصانی، دربارهی وجود خدا[۵۷]
مناظره با ابن ابی العوجاء دربارهی وجود خدا[۵۸]
مناظره با ابن ابی العوجاء دربارهی حدوث عالَم[۵۹]
مناظرهای طولانی با یکی از منکران وجود خدا دربارهی مسائل مختلف دینی[۶۰]
مناظره با ابوحنیفه دربارهی شیوهی استنباط احکام فقهی، به ویژه قیاس[۶۱]
مناظره با برخی از علماء معتزله دربارهی شیوهی انتخاب حاکم و برخی احکام فقهی[۶۲]
سیرهی سیاسی
حیات امام صادق(ع)، با خلافت ده خلیفهی آخر بنیامیه از جمله عمر بن عبدالعزیز و هشام بن عبدالملک و دو خلیفهی نخست عباسی، سفاح و منصور دوانیقی همزمان بود.[۶۳] او در سفر امام باقر(ع) به شام که به درخواست هشام بن عبد الملک صورت گرفت، همراه پدر بود.[۶۴] در امامت امام صادق(ع)، پنج خلیفهی آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند.[۶۵]
دوری از قیام مسلحانه
به رغم آنکه امامت امام صادق(ع) با ضعف و فروپاشی امویان همراه بود، ولی از درگیریهای نظامی و سیاسی دوری جست و حتی دعوت به خلافت را نپذیرفت. شهرستانی گزارش کرده است که ابومسلم خراسانی پس از مرگ ابراهیم امام، در نامهای امام صادق(ع) را شایستهترین فرد برای خلافت خواند و از او دعوت کرد تا خلافت را بپذیرد؛ اما امام صادق(ع) در پاسخ نوشت: «نه تو از یاران منی و نه زمانه، زمانهی من است».[۶۶] او پاسخ دعوت ابوسلمه برای خلافت را نیز با سوزاندن نامهاش داد.[۶۷] وی همچنین در قیامهایی که بر ضد حکومت روی داد، از جمله قیام عمویش زید بن علی، شرکت نکرد.[۶۸] بر طبق حدیثی، امام صادق(ع) نبود یاران راستین را علت خودداری از قیام شمرده است.[۶۹]
اختلاف با عبدالله بن حسن مثنی
در سالهای پایانی حکومت بنیامیه، گروهی از بنیهاشم از جمله عبدالله بن حسن مثنی و پسرانش و سفاح و منصور در ابواء جمع شدند تا برای قیام برضد حکومت، با یکی از خودشان بیعت کنند. در این جلسه عبدالله پسرش محمد را مهدی معرفی کرد و از حاضران خواست با او بیعت کنند.
امام صادق(ع) وقتی از این داستان مطلع شد، گفت: پسر تو مهدی نیست و اکنون نیز هنگام ظهور مهدی نیست. عبدالله از سخنان وی خشمگین شد و او را به حسادت متهم کرد. امام صادق(ع) قسم خورد که از روی حسادت سخن نمیگوید و گفت که پسران او کشته میشوند و خلافت به سفاح و منصور میرسد.[۷۰] رسول جعفریان ریشهی اختلاف میان فرزندان امام حسن(ع) و فرزندان امام حسین(ع) را همین داستان دانسته است.[۷۱]
رابطه با حاکمان
با وجود دوری امام صادق(ع) از قیام مسلحانه برضد حکومتها، وی روابط حسنهای با حاکمان زمان خود نداشته است. زمانی که همراه پدرش امام محمد باقر(ع) به حج رفته بود، در مراسم حج، اهل بیت(ع) را برگزیدگان خدا معرفی و به دشمنی خلیفه هشام بن عبدالملک با اهل بیت(ع) اشاره کرد.[۷۲] وی در پاسخ به منصور دوانیقی که از او خواست مانند دیگر مردم نزد او برود، نوشت: ما چیزی نداریم که به جهت آن از تو بترسیم و تو چیزی از امور اخروی نداری که ما به جهت آن به تو امیدوار باشیم و نه تو در نعمتی هستی که ما آن را به تو تبریک گوییم و نه باور داری که در مصیبتی هستی که آن را به تو تسلیت گوییم. پس چرا نزد تو بیاییم؟![۷۳]
آتش زدن خانهی امام صادق(ع)
بنابر روایتی از کتاب کافی، هنگامی که حسن بن زید والی مکه و مدینه بود، به دستور منصور عباسی، خانهی امام صادق(ع) را آتش زد. طبق این روایت در این آتشسوزی در و دهلیز خانهی امام(ع) در آتش سوخت و امام(ع) در حالی که از میان آتش عبور میکرد، از خانه خارج شد و گفت:
من فرزند اَعراق الثَّرَی (لقب حضرت اسماعیل) هستم. من فرزند ابراهیم خلیل الله هستم.[۷۴]
البته طبری نوشته است که منصور در سال ۱۵۰ق یعنی دو سال پس از شهادت امام صادق(ع)، حسن بن زید را حکمران مدینه کرده است.[۷۵]
بهکارگیری شیوهی تقیه
به جز دههی سومِ قرن دوم قمری که با فروپاشی خلافت بنیامیه همزمان بود، خلفای اموی و عباسی همواره فعالیتهای امام صادق(ع) و یارانش را زیر نظر داشتند. فشارهای سیاسی در اواخر زندگی امام صادق(ع) بیش از پیش شد.[۷۶] طبق برخی روایات مأموران منصور دوانیقی کسانی را که با شیعیان امام صادق(ع) در ارتباط بودند، شناسایی میکردند و گردن میزدند. ازاینرو امام صادق(ع) و یارانش از روش تقیه استفاده میکردند.[۷۷]
امام صادق(ع) به سفیان ثوری که به دیدار او آمده بود، توصیه کرد به جهت آنکه هردوی آنها را حکومت تحتنظر گرفته است، برود.[۷۸] در حدیث دیگری امام صادق(ع) از ابان بن تغلب خواسته است که در پاسخ به پرسشهای فقهی مردم، برای آنکه مشکلی پیش نیاید، دیدگاههای علماء اهل سنت را برایشان نقل کند.[۷۹] همچنین روایاتی از امام صادق(ع) نقل شده است که بر تقیه تأکید میکنند. در برخی از آنها تقیه در جایگاهی برابر با نماز قرار گرفته است.[۸۰]
خصوصیات اخلاقی
در منابع روایی در زمینهی ویژگیهای اخلاقی امام صادق(ع) گزارشهایی از زهد، انفاق، علم فراوان، عبادت بسیار و تلاوت قرآن آمده است. محمد بن طلحه، امام صادق(ع) را از بزرگترین افراد اهل بیت، دارای علم فراوان، بسیار اهل عبادت و زهد و تلاوت قرآن توصیف کرده است.[۸۱] مالک بن انس از ائمهی فقهی اهل سنت گفته است: در مدتی که پیش امام صادق(ع) میرفته، همیشه او را در یکی از سه حالت نمازخواندن، روزهداری و ذکرگفتن دیده است.[۸۲]
به گزارش بحارالانوار امام در پاسخ به درخواست فقیری، چهارصد درهم به او داد و چون سپاسگزاری او را دید، انگشترش را هم که ده هزار درهم میارزید، به وی بخشید.[۸۳] روایتهایی نیز از انفاقهای پنهانی امام صادق(ع) در دست است. به نوشتهی کتاب کافی، او شبها مقداری نان و گوشت و پول در کیسه میریخت و به صورت ناشناس به در خانهی تهیدستان شهر میبرد و میان آنها تقسیم میکرد.[۸۴] ابوجعفر خثعمی نقل کرده است که امام صادق(ع) کیسهی پولی را به او داد و از او خواست آن را به فردی از بنیهاشم بدهد و نگوید که چه کسی آن را فرستاده است. به گفتهی خثعمی هنگامی که آن فرد پول را گرفت، برای فرستندهی آن دعا کرد و از امام صادق(ع) گله کرد که با وجود ثروتش چیزی به او نمیدهد.[۸۵]
سفر به عراق
امام صادق(ع) در زمان حکومت سفاح و نیز حکومت منصور دوانیقی به علت احضار حکومت، سفرهایی را به عراق داشته است. او در این سفرها به کربلا، نجف، کوفه و حیره هم رفته است.[۸۶] محمد بن معروف هلالی نقل کرده است که در سفر امام صادق(ع) به حیره، مردم به شدت از او استقبال کردهاند؛ بهگونهای که تا چند روز به جهت ازدحام مردم، نتوانسته است امام را ملاقات کند.[۸۷]
محراب امام صادق(ع) در مسجد کوفه که در بخش شرقی مسجد، نزدیک قبر مسلم بن عقیل قرار دارد و محراب او در مسجد سهله از جمله یادگارهای وی در عراق است.[۸۸] امام صادق قبر امام حسین(ع) در کربلا را زیارت کرده است.[۸۹] در ساحل رود حسینیه در کربلا، بنایی است که محرابی منسوب به امام صادق(ع) در آن قرار دارد.[۹۰]
نشاندادن قبر حضرت علی(ع)
در برخی روایات از زیارتهای امام صادق(ع) از قبر امام علی(ع) سخن آمده است.[۹۱] او قبر امام علی(ع) را که تا پیش از آن پنهان بود، به یارانش نشان داد. به گفتهی کلینی، وی روزی یزید بن عمرو بن طلحه را به مکانی میان حیره و نجف برد و قبر حضرت علی(ع) را به او نشان داد.[۹۲] شیخ طوسی نیز گفته است: امام صادق(ع) نزد قبر امام علی(ع) آمد، نماز خواند و به یونس بن ظَبیان گفت: این مزار امیر المؤمنین است.[۹۳]
شاگردان و راویان
شیخ طوسی در رجال خود از حدود ۳۲۰۰ راوی برای امام صادق(ع) نام میبَرد.[۹۴] شیخ مفید در کتاب الارشاد شمار راویان او را به چهار هزار نفر میرساند.[۹۵] گفتهاند ابنعقده کتابی در خصوص راویان امام صادق(ع) داشته است که در آن نام ۴۰۰۰ راوی آمده است.[۹۶]
بیشتر نویسندگان اصول اربعمائه (اصول چهارصدگانه شیعه)، شاگردان امام صادق(ع) بودهاند.[۹۷] همچنین در مقایسه با دیگر ائمه، وی بیشترین شاگرد را از میان اصحاب اجماع داشته است که مورد اعتمادترین راویان ائمه هستند.[۹۸] برخی از مشهورترین شاگردان امام صادق(ع) عبارتند از:
زُرارَة بن اَعین
بُرَید بن معاویه
جَمیل بن دَرّاج
عبدالله بن مُسکان
عبدالله بن بُکَیر
حَمّاد بن عثمان
حماد بن عیسی
اَبان بن عثمان
عبدالله بن سنان
ابو بصیر
هشام بن سالم
هشام بن حَکَم[۹۹]
از روایتی که کَشّی دربارهی مناظرهی شاگردان امام صادق(ع) نقل کرده است، به دست میآید که برخی شاگردان او در زمینههای خاصی تخصص داشتهاند.[۱۰۰] طبق این روایت حُمران بن اَعیَن در علوم قرآنی، اَبان بن تَغلِب در ادبیات عرب، زُراره در فقه و مؤمن الطّاق و هِشام بن سالم در کلام تخصص داشتهاند.[۱۰۱] برخی دیگر از شاگردان امام صادق(ع) که در زمینهی کلام تخصص داشتند، عبارتاند از حُمران بن اَعیَن، قیس ماصِر و هشام بن حَکَم.[۱۰۲]
اهل سنت
برخی از علماء و ائمهی فقهی اهل سنت، شاگردان امام صادق(ع) بودهاند. شیخ صدوق از مالک بن انس نقل کرده است که وی مدتی نزد امام صادق(ع) میرفته و از او حدیث میشنیده است.[۱۰۳] مالک بن انس در کتاب مُوَطَّأ از امام صادق(ع) حدیث نقل کرده است.[۱۰۴]
ابن حجر هیتمی نوشته است عالمان بزرگ اهل سنت، چون یحیی بن سعید، ابن جریح، مالک بن انس، سفیان بن عیینه، سفیان ثوری، ابوحنیفه، شعبة بن الحجاج و ایوب سختیانی از امام صادق(ع) روایت کردهاند.[۱۰۵] در کتاب الائمة الاربعه هم حضور مالک بن انس در مدینه و استفاده از درس کسانی چون امام صادق(ع)، از عوامل رشد علمی او شمرده شده است.[۱۰۶]
احادیث مشهور
برخی از احادیث مشهور امام صادق(ع) به شرح زیر است:
حدیث حجّ: امام صادق(ع) کیفیّت حجّ پیامبر را از پدر خود روایت کردهاند. این حدیث طولانی در میان اهل سنّت و شیعه بسیار مشهور است و در مصادر متعدّد از راویان بسیاری نقل شده است.[۱۰۷]
حدیث توحید مُفَضَّل: توحید مُفَضَّل حدیثی طولانی است که امام صادق(ع) آن را در چهار جلسه به مُفَضَّل بن عمر املاء کرده است.[۱۰۸] در این حدیث از مسائلی چون آفرینش جهان، خلقت انسان، شگفتیهای جهان حیوانات، شگفتیهای آسمان و زمین، حقیقت مرگ و فلسفهی خلقت انسان سخن به میان آمده است.[۱۰۹] این حدیث بیشتر از قرن ۱۱ مورد توجّه قرار گرفته است. تحقیقات جدید اصالت و اعتبار این حدیث را با تردید جدّی روبرو کرده است.[۱۱۰]
حدیث عِنوان بَصری: در حدیث عِنوان بَصری، امام صادق(ع) پس از تعریف عبودیت، دستورالعملهایی را در زمینههای ریاضت نفس، بردباری و علم، به شخصی به نام عِنوان بصری گفته است.[۱۱۱]
مقبولهی عُمَر بن حَنظَله:[۱۱۲] برخی از فقیهان شیعه، از این حدیث معیارهایی برای حل تعارض روایات به دست آوردهاند[۱۱۳] طرفداران نظریهی ولایت فقیه برای اثبات آن به این حدیث استناد میکنند.[۱۱۴]
دیدگاه اهل سنت دربارهی امام صادق(ع)
امام صادق(ع) نزد بزرگان اهل سنت جایگاه بالایی داشته است. ابوحنیفه از پیشوایان اهل سنت، امام صادق(ع) را فقیهترین و داناترین فرد در میان مسلمانان دانسته است.[۱۱۵] به گفتهی ابن ابی الحدید علماء اهل سنت از جمله پیشوایان فقهی آنان چون ابوحنیفه، احمد بن حنبل و شافعی با واسطه یا بیواسطه شاگرد امام صادق(ع) بودهاند و ازاینرو فقه اهل سنت در فقه شیعه ریشه دارد.[۱۱۶] با این همه، در فقه اهل سنت، با وجود توجه فراوان به فقیهان معاصر امام صادق(ع) چون اوزاعی و سفیان ثوری، به دیدگاههای او توجه نشده است.[۱۱۷] برخی از علماء شیعه چون سید مرتضی بدین جهت به علماء اهل سنت انتقاد کردهاند.[۱۱۸]
شهادت
شیخ صدوق تصریح کرده است که امام صادق(ع) به دستور منصور دوانیقی و بر اثر مسمومیت به شهادت رسیده است.[۱۱۹] ابن شهر آشوب نیز در مناقب و صاحب دلائل الامامه نیز همین نظر را مطرح کردهاند.[۱۲۰] در مقابل شیخ مفید معتقد است که دلیل قاطعی بر چگونگی شهادت آن حضرت وجود ندارد.[۱۲۱]
وصیت امام صادق(ع)
بنابر احادیث، امام صادق(ع) بارها امام کاظم(ع) را به عنوان امام بعد از خود به اصحاب خاصش معرفی کرده بود؛[۱۲۲] اما به جهت سختگیریهای عباسیان و به منظور حفظ جان امام کاظم(ع)، پنج نفر، از جمله خلیفهی عباسی را وصی خود معرفی کرد.[۱۲۳] ازاینرو برخی از اصحاب برجستهی امام صادق(ع) مانند مؤمن طاق و هشام بن سالم نیز دربارهی جانشین امام صادق(ع) مردد بودند. آنان ابتدا سراغ عبدالله افطح رفتند و از او سؤالاتی پرسیدند؛ اما پاسخهای عبدالله آنها را قانع نکرد. سپس با موسی بن جعفر(ع) ملاقات کردند و با پاسخهای وی قانع شدند و امامت او را پذیرفتند.[۱۲۴]
انشعاب در شیعه
پس از شهادت امام صادق(ع) فرقههای مختلفی در شیعه به وجود آمد. گروهی از شیعیان، مرگ اسماعیل پسر امام صادق(ع) را انکار کرده، او را امام میدانستند. شماری از این گروه، که از حیات اسماعیل مأیوس شدند، پسر اسماعیل، محمد را امام دانستند. این گروه به اسماعیلیه شهرت یافتند. برخی دیگر عبدالله اَفْطَح را امام دانسته، به فَطَحیه مشهور شدند؛ اما پس از مرگ او که حدود ۷۰ روز پس از شهادت امام صادق(ع) رخ داد، به امامت موسی بن جعفر معتقد شدند. شماری نیز به پیروی از شخصی به نام ناووس در امامت حضرت صادق(ع) توقف کردند و فرقهی ناووسیه را به وجود آوردند. عدهای هم به امامت محمد دیباج معتقد شدند.[۱۲۵]
تعطیلی رسمی سالروز شهادت در ایران
در ایران سالروز شهادت امام صادق(ع) تعطیل رسمی است. این تعطیلی با پیشنهاد آیت الله کاشانی و دستور دکتر مصدق انجام شده است.[۱۲۶] امروزه برخی از مراجع تقلید ایران در قم، در سالروز شهادت امام صادق(ع) در هیئتهای عزاداری حضور مییابند و با پای پیاده به حرم حضرت معصومه(س) میروند.[۱۲۷]
تألیفات امام صادق(ع)
در برخی از کتابهای حدیثی شیعه رسالهها یا نامههای بلندی از امام صادق(ع) گزارش شده است. در صحت بعضی از آنها تردید هست، اما بعضی دیگر در کتبی چون کافی آمده و از اعتبار بالایی برخوردارند. برخی از این رسالهها عبارتاند از:
رسالهی امام صادق(ع) به اصحاب. این رساله شامل توصیههایی به شیعیان در زمینههای مختلف است و در کتاب کافی آمده است.
رسالهی شرایع الدین به روایت اَعمَش. این رساله دربارهی اصول و فروع دین است. آن را ابن بابویه نقل کرده است.
قطعهای از یک نامه در زمینهی تفسیر
قطعهای از یک نامه به اهل قیاس در نقد آنان
الرسالة الأهوازیه. این نامه برای نجاشی والی اهواز نوشته شده است. متن آن در کتاب کشف الریبه نوشتهی شهید ثانی آمده است.
توحید المُفَضَّل یا کتاب فکِّر. این رساله حاصل سخنان امام صادق(ع) دربارهی خداشناسی برای مُفَضَّل بن عمر است که به جهت تکرار عبارت «فَکِّر یا مُفَضَّل» (فکر کن ای مفضل) در آن، در گذشته به «کتاب فَکِّر» شهرت داشت.
رسالهی اَهلیلَجه. در این رساله امام صادق(ع) با پزشکی هندی دربارهی اثبات وجود خدا گفتگو کرده است.
متن مشهور به تفسیر امام صادق(ع)
تفسیر النُعمانی.[۱۲۸]
کتابهایی نیز وجود دارد که شاگردان امام صادق(ع) از سخنان او تألیف کردهاند. برخی از آنها که به چاپ رسیدهاند، عبارتاند از:
«الجعفریات» یا «الاَشعَثیات» نوشتهی محمد بن محمد بن اشعث
نثر الدُرَر. متن این کتاب را ابن شُعبه حَرّانی در تحف العقول آورده است.
الحِکَم الجعفریه
مجموعهای از کلمات قِصار (جملات کوتاه) به روایت سلمان بن ایوب که متن آن در کتاب فرائِدُ السَمَطَین جوینی آمده است.[۱۲۹]
کتابشناسی
کتابهای فراوانی دربارهی امام صادق(ع)، نگارش یافته است. کتاب کتابشناسی امام جعفر صادق(ع)، حدود هشتصد عنوان کتاب چاپی را نام برده است. کتابهای اخبار الصادق مع ابی حنیفه و اخبار الصادق مع المنصور از محمد بن وهبان دبیلی (قرن ۴) و اخبار جعفر بن محمد از عبدالعزیز یحیی جلودی (قرن ۴) قدیمیترین کتابها در این زمینه است.[۱۳۰] برخی از کتابها دربارهی امام صادق(ع) عبارتاند از:
الامام الصادق(ع) و المذاهب الاربعة، نوشتهی اسد حیدر. این کتاب با عنوان امام صادق(ع) و مذاهب چهارگانه، به زبان فارسی ترجمه شده است؛[۱۳۱]
کتابنامه امام صادق(ع) از رضا استادی
الإمام الصادق، نوشتهی محمدحسین مظفر. این کتاب را سیدابراهیم سیدعلوی با عنوان صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق(ع)، به زبان فارسی برگردانده است.[۱۳۲]
الإمام جعفر الصادق، تألیف عبدالحلیم الجُندی
زندگانی امام صادق جعفر بن محمد(ع)، نوشتهی سیدجعفر شهیدی
پرتوی از زندگانی امام صادق(ع)، نوشتهی نورالله علیدوست خراسانی
پیشوای صادق، از سیدعلی خامنهای
موسوعة الإمام الصادق، تألیف باقر شریف قَرَشی
موسوعة الامام جعفر الصادق نوشتهی سیدمحمدکاظم قزوینی. تاکنون پانزده جلد این کتاب چاپ شده است. این مجموعه قرار است ۶۰ جلد باشد.[۱۳۳]
موسوعة الإمام جعفر الصادق، نوشتهی هِشام آل قُطَیط
مغز متفکر جهان شیعه، نوشتهی ذبیح الله منصوری. نویسنده نگارش کتاب را به مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ نسبت داده و خود را مترجم آن معرفی کرده است؛ اما برخی این سخن را نادرست دانسته و گفتهاند چنین کتابی وجود خارجی ندارد.[۱۳۴]
پانویس:
- جعفریان، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۳۹۱.
- صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۱۰، ۱۱۹.
- مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۸۰.
- نگاه کنید به مجلسی، بحار الانوار، ج۲۹، ص۶۵۱، ۶۵۲.
- پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۱.
- پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۱.
- صدوق، کمال الدین، ۱۳۵۹ش، ص۳۱۹؛ «القاب الرسول و عترته»، ص۶۰، ۶۱؛ بحرانی، حلیة الابرار، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص ۱۱.
- نگاه کنید به پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۱.
- پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۱.
- پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۱.
- مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۸۰.
- نگاه کنید به اربلی، کشف الغمة، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۶۹۱.
- نک ابن قتیبة الدینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۱۵.
- نک پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۷.
- برای نمونه نگاه کنید به: مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۸۰؛ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۱۴.
- پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۷.
- نگاه کنید به مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۲.
- نک مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۰۹.
- کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۷-۳۱۱.
- شهرستانی، ملل و نحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۴۸.
- اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۲۱۳، ۲۱۴.
- نک مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۰۹.
- شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴.
- شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۶.
- شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴.
- شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴۷.
- جعفریان، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵.
- فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۳۳۷.
- نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۶، ۳۰۷.
- جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۷-۵۰.
- جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۸۰، ۳۲۰، ۳۳۲.
- جباری، بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وکالت امامیه (مراحل شکلگیری و عوامل پیدایش)، قم، پاییز۱۳۸۹ش، ص۷۵ـ۱۰۴.
- جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۷
- جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۷، ۴۰۸.
- کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۳۰۰.
- کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۹۷.
- شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴، ص۶۵۰.
- شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۸۴ش، ص۴۷-۶۰.
- جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵، ۴۳۶.
- شهیدی، زندگانی امام صادق(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۶۱.
- نگاه کنید به ابنحجر هیتمی، الصواعق المحرقه، چاپ قاهره، ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م، ص۵۵۱.
- جاحظ، رسائل الجاحظ، ۲۰۰۲م، ص۱۰۶.
- نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۳۹.
- پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۲۰۵.
- نگاه کنید به اربلی، کشف الغمة، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۰۱.
- نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۱۲.
- شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۸۴ش، ص۶۱.
- نجفی، «امام صادق(ع) رئیس مذهب جعفری»، سایت سازمان تبلیغات اسلامی، تایخ درج: ۹ شهریور ۱۳۹۲، تاریخ بازدید: ۱۰ آیان ۱۳۹۶.
- بیآزار شیرازی، همبستگی مذاهب اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۳۴۴.
- «شیخ محمود شلتوت»، سایت مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.
- «فتوای تاریخی شیخ شلتوت مفتی اعظم عالم تسنن و رئیس دانشگاه الازهر مصر»، درسهایی از مکتب اسلام، ش۳، ۱۳۳۸.
- برای نمونه نگاه کنید به کلینی، اصول کافی، ج۱، ۱۴۰۷ق، ص ۷۹، ۸۰، ۱۷۱-۱۷۳؛ شیخ مفید، اختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۹، ۱۹۰.
- نگاه کنید به کلینی، اصول کافی، ج۱، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۱-۱۷۳.
- نک کلینی، اصول کافی، ج۱، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۱-۱۷۳.
- کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۷۵-۲۷۷.
- طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۱-۳۳۳.
- طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۳.
- طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۵، ۳۳۶.
- طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۶.
- طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۶، ۳۵۲.
- طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۶۰-۳۶۲
- طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۶۲-۳۶۴.
- شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴.
- شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۶.
- شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴.
- نگاه کنید به شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۹.
- مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۴.
- پاکتچی، «امام جعفر صادق»، ص۱۸۳، ۱۸۴
- ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۳۷.
- ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۸۷م/۱۴۰۸ق، ص۱۸۵، ۱۸۶.
- جعفریان، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۱.
- مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۶، ص۳۰۶.
- مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۱۸۴.
- کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۳.
- طبری، تاریخ طبری، روائح التراث العربی، ج۸، ص۳۲.
- جعفریان، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵.
- جعفریان، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵.
- ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۸.
- رجال کشی، ص۳۳۰.
- فتال نیشابوری، روضةالواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۹۳.
- اربلی، کشف الغمه، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۶۹۱.
- مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۱۶.
- مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۶۱.
- کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۸.
- ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۷۳.
- مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۲۶و۱۳۰.
- مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۹۳، ۹۴.
- مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۲۹
- مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۳۰
- مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۳۰.
- برای نمونه نک شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۵و۳۶.
- نک کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۱.
- نک شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۵.
- طوسی، اختیار معرفة الرجال، موسسة آل البیت، ج۲، ص۴۱۹-۶۷۹
- نگاه کنید به: مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۵۴.
- محدث قمی، الکنی و الالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۵۸.
- پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۱۸۷.
- پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۷.
- نگاه کنید به: امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۵، ص۶۶؛ پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۱۸۳.
- پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۹۹.
- کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۷۵-۲۷۷
- پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۹۹.
- صدوق، خصال، ص۱۶۸؛ صدوق، امالی، ص۱۶۹؛ علل الشرایع ص۲۳۴.
- نگاه کنید به مالک بن أنس، موطأ، ۱۴۲۵ق، ص۱۰.
- ابن حجر الهیتمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۸۶.
- شکعه، الائمة الاربعه، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۸.
- به عنوان نمونه نک. صحیح مسلم، ج۸، ص۱۷۰ و الکافی، ج۴، ص۲۴۵
- نک مفضل بن عمر، توحید مفضل، ترجمه میرزایی، ۱۳۷۳ش.
- نک مفضل بن عمر، توحید مفضل، ۱۳۷۳ش.
- نک. هادی نصیری، توحید مفضل بن عمر جعفی در ترازوی نقد، دوفصلنامه علمی پژوهی کتاب قیّم، سال هفتم (۱۳۹۶)، شماره ۱۶
- نک مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۲۴-۲۲۶.
- نک کلینی، کافی، ج۱، ص۶۷.
- برای نمونه نگاه کنید به: شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۵۹-۶۱.
- برای نمونه نگاه کنید به امام خمینی، الحکومة الاسلامیه، ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م، ص۱۱۵-۱۲۱؛ مصباح یزدی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، ۱۳۹۱ش، ص۱۰۰.
- ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۲۶.
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۸.
- پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۲۰۶.
- پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۲۰۶.
- ابن بابویه، اعتقادات الامامیه، ۱۳۸۹ش، ص۹۸
- ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص ۲۸۰؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۶؛ سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱۴
- مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۱و۱۳۲.
- کشّی، رجال کشی، ص۲۸۲، ۲۸۳.
- پیشوایی، سیره پیشوایان، ص۴۱۴.
- کشّی، رجال کشی، ص۲۸۲، ۲۸۳.
- نوبختی، فرق الشیعه، ص۶۶-۷۹.
- رازی، تاریخ فرهنگ معاصر، ش۶.
- نگاه گنید به «پیاده روی مراجع عظام تقلید در عزای صادق آل محمد(ع)»، سایت خبرگزاری مهر، تاریخ درج: ۹ شهریور ۱۳۹۲ش، تاریخ بازدید: ۱۰ آبان ۱۳۹۶ش.
- پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۲۱۸، ۲۱۹.
- پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۲۱۸، ۲۱۹.
- پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۲۱۹.
- نگاه کنید به، اسد، امام صادق(ع) و مذاهب اهل سنت، ترجمه محمدحسین سرانجام و دیگران، ۱۳۹۰ش.
- نگاه کنید به مظفر، صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق، ترجمه سیدعلوی، ۱۳۷۲ش.
- «گزارشی از موسوعه الامام الصادق علیه السلام»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۳۹۶.
- نگاه کنید به معمای همایش اسلامشناسی استراسبورگ، مهدی شاکری و بابک فرمایه، سایت امام موسی صدر نیوز.
منابع
- اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تصحیح محمدجواد مشکور، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۶۰ش.
- «القاب الرسول و عترته»، ضمن المجموعة النفیسة، قم، ۱۴۰۶ق.
- ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۳۸۵ق.
- ابن حجر الهیتمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة علی اهل الرفض و الضلال و الزندقة، تحقیق عبدالرحمن بن عبدالله الترکی، بیروت، موسسة الرسالة، ۱۴۱۷ق.
- ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- ابن قتیبة الدینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، الطبعة الثانیة، ۱۹۹۲م.
- اربلى، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، قم، الشریف الرضی، ۱۳۷۹ش.
- ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، شرح و تحقیق احمد صقر، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۸۷م/۱۴۰۸ق.
- امین، سیدمحسن، سیره معصومان، ترجمه حسین وجدانی و علی حجتی کرمانی، تهران،انتشارات سروش، ۱۳۷۶ش.
- بیآزار شیرازی، عبدالکریم، همبستگی مذاهب اسلامی (مقالات دارالتقریب)، تهران، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ۱۳۷۷ش.
- پاکتچی، احمد، «جعفر صادق(ع)، امام»، تهران، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۸، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.
- پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم(ع)، قم، مؤسسه امام صادق، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۳ش.
- جاحظ، عمرو بن بحر، رسائل الجاحظ، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۲۰۰۲م.
- جباری، محمدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمة علیهم السلام، قم، مؤسسه آموزش پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۲ش.
- جباری، محمدرضا/ ملبوبی، محمدکاظم، بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وکالت امامیه (مراحل شکلگیری و عوامل پیدایش)، قم، تاریخ در آیینه پژوهش، سال هفتم، شماره سوم، پاییز۱۳۸۹ش، ص۷۵ـ۱۰۴.
- جعفریان، رسول، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، تهران، علم، چاپ سوم، ۱۳۹۳ش.
- حیدر، اسد، امام صادق و مذاهب اهل سنت، ترجمه محمدحسین سرانجام و دیگران، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب قم، ۱۳۹۰ش.
- خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الائمة الإثنی عشر، تحقیق عبداللطیف حسینی کوهکمری، قم، نشر بیدار، ۱۴۰۱ق.
- ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، مکتبة الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- شیخ انصاری، مرتضی بن محمد امین، فرائد الاصول، قم، مجمع الفکر الإسلامی، ۱۴۱۹ق.
- شکعه، مصطفی، الائمة الاربعه، قاهره، دارالکتاب، چاپ چهارم، ۱۴۱۸ق.
- شهیدی، سیدجعفر، زندگانی امام صادق جعفر بن محمد(ع)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۴ش.
- شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق امیر علی مهنا و علی حسن فاعور، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۵ق.
- «شیخ محمود شلتوت»، سایت مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.
- صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی، تهران، سمت، ۱۳۸۸ش.
- صدوق، محمد بن علی، الاعتقادات، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۳۷۹ش/۱۴۱۳ق.
- صدوق، محمد بن علی، الامالی، قم، موسسة البعثة، ۱۴۱۷ق.
- صدوق، محمد بن على بن بابویه، الخصال، تحقیق و تصحیح علىاکبر غفارى، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- صدوق، محمد بن على بن بابویه، علل الشرائع، قم، کتابفروشى داورى، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، تحقیق مهدی لاجوردی زاده، تهران، انتشارات جهان، بی تا.
- صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۵۹ش.
- طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، تحقیق و تصحیح محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضى، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
- طبرسی، فضل بن الحسن، اعلام الوری باعلام الهدی، تحقیق موسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، موسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
- طبری، محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، روائح التراث العربی، بیتا.
- طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، تحقیق مؤسسه بعثت، قم، دار الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- طوسى، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام، تحقیق و تصحیح حسن الموسوى خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، تحقیق مهدی رجایی، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ق
- فتال نیشابورى، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، قم، انتشارات رضى، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- قمی، عباس، الکنی و الالقاب، طهران، مکتبه الصدر، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ق.
- طوسی، محمد بن الحسن، اختیار معرفة الرجال(معروف به رجال کشی، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- «گزارشی از موسوعه الامام الصادق علیه السلام»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۳۹۶.
- مالک بن أنس، موطأ الامام مالک، تحقیق محمد مصطفی اعظمی، ابوظبی، موسسة زاید بن سلطان آل نهیان، ۱۴۲۵ق.
- معمای همایش اسلامشناسی استراسبورگ، مهدی شاکری و بابک فرمایه، سایت امام موسی صدر نیوز.
- مظفر، محمدحسین، الامام الصادق، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بیتا.
- مظفر، محمدحسین، صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق، ترجمه سیدابراهیم سیدعلوی، قم، رسالت، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش.
- مفضل بن عمر، توحید مفضل؛ شگفتیهای آفرینش از زبان امام صادق(ع)، ترجمه نجفعلی میرزایی، قم، هجرت، چاپ هجدهم، ۱۳۷۳ش.
- مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، تحقیق علیاکبر غفارى و محمود محرمى زرندى، قم، الموتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۳۷۲ش.
- مفید، محمد بن محمد، تصحیح الاعتقاد، تصحیح حسین درگاهی، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مصباح یزدی، محمدتقی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ بیست و ششم، ۱۳۹۱ش.
- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، قم، دار الهجره، الطبعه الثانیه، ۱۴۱۵ق.
- موسوی خمینی، سیدروح الله، الحکومة الاسلامیه، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ نهم، ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م.
- نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جماعة المدرسین، ۱۴۱۶ق.
- نجفی، «امام صادق(ع) رئیس مذهب جعفری»، سایت سازمان تبلیغات اسلامی، تایخ درج: ۹ شهریور ۱۳۹۲، تاریخ بازدید: ۱۰ آیان ۱۳۹۶.
- نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ترجمه محمد جواد مشکور، بنیاد فرهنگ ایران، تهران، ۱۳۵۳ش.
از سایت ویکیشیعه
سلام
ولادت پیامبر و امام جعفر صادق برتمام مسلمانان و شیعیان جهان مبارک باد