هر دو سوزانند اما این کجا و آن کجا :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

هر دو سوزانند اما این کجا و آن کجا

سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۷:۵۶ ق.ظ

سلام

آدم بی‌درد که نداریم -البته داریم‌ها اما در بهشت زهرا سلام‌الله علیها- اما تفاوت در جنس و میزان درد را داریم تا دل‌تان بخواهد. تازه جالب هم اینجاست که هر کسی درد خودش را بزرگ‌ترین درد عالم می‌داند و جالب‌تر هم اینکه دردش را هنوز هیچ مخلوقی خلق نشده و نخواهد شد که بفهمد.

مثلا یک بازیگر سینما یا یک فوتبالیست –ازآن معروف‌هایش را- در نظر بگیرید که خانه‌اش چنان و ماشینش چنین و زندگی‌اش بهمان و غیره است. درد هم دارد آن هم چه دردی! مثلا دوست از جنس مخالفش یا -باعرض معذرت فراوان از این واژه و مفهوم- عشقش رهایش کرده و رفته سراغ یکی دیگر. خب اگر این عشق واقعا عشق بوده انصافا دردش سخت است دیگر. از آدم جز یک‌مشت پوست و استخوان باقی نمی‌گذارد.

و مثلا یک مرد زن و بچه‌دار را هم در نظر بگیرید -از اینهایی که بچه‌ی دانشجو و دم بخت دارندها- که از صبح تا شب در این تهران بی‌در و پیکر می‌دود و می‌دود و می‌دود تا فقط بتواند لقمه‌ی شبش را جور کند و هر شب می‌خوابد با کاسه‌ی چه‌کنم چه‌کنم زیر سرش که خدایا! خرج دانشگاه و جهیزیه و عروسی این و آن‌یکی و آن کوچک‌تری را چه کنم؟ خب این هم انصافا درد است و دردش درست مثل آن مثال بالایی سخت و از آدم جز یک مشت و پوست و استخوان باقی نمی‌گذارد.

اما

خال مه‌رویان سیاه و دانه‌ی فلفل سیاه

هر دو سوزانند اما این‌ کجا و آن کجا؟

 

بین خودمان بماند، با همه‌ی سختی‌هایش که شوخی بردار هم نیست اما عاشق قیامت خدا هستم.

والسلام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه