...
سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۸۷، ۰۲:۵۱ ب.ظ
سلام به همه ی دوستان
بعد از یه غیبت طولانی یکم نوشتن اینجا واسم سخت شده
در واقع بهتر بگم ، نوشتن در جمع بزرگانی که ایجا قلم
میزنن سخته...
.
.
.
شاید اولین باری باشد که از مرگ هراسش نیست
آنچنان عمیق است
که گاهی احساس میکند
در این همه عمق روزی غرق خواهد شد
وجدانش گویی هر لحظه با او نجوا میکند
و مجهول می ماند
.
.
شبیه علامت سوالی که سالها ست
بی جواب مانده
به تو می اندیشد
بی درنگ به تو می اندیشد
.
.
آه ...
تو چه آرام نجاتش دادی......